بنا بر آمار خود آقایان مسوول، تنها نیم تا دو درصد از این ایرانیان مهاجرت کرده به خارج، فعالیت سیاسی دارند و مخالف سیاسی فعال نظام محسوب می شوند. بیش از یک چهارم ایرانیتبارهای آمریکا دارای مدارک فوق لیسانس و دکترا هستند که در 67 گروه نژادی آمریکا، این بالاترین شاخص تحصیلات است. کل تعداد استادان در داخل کشور در سال89-90 برابر با 2560 نفر بوده است اما هماکنون تنها 500 استاد ایرانی در استانداردهای سطح بالای جهانی در آمریکا مشغول به کارند، آیا می توانید عمق ماجرا را تصور بکنید؟ تنها در آمریکا و نه در تمامی کشورهای دنیا، یک پنجم استادان در داخل، استاد ایرانی داریم! همچنین متخصصان ایرانی در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه برابر با یک چهارم کل متخصصان ما در داخل هستند (مقصود فراستخواه عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه ريزی آموزش عالی). لاش و اری (۱۹۹۴) اصطلاح «سرمایهداری آشفته» را به عاریت از کلاوس اوفه برای اشاره به سرمایهداری نوین به کار بردهاند، سرمایهداری که جریانهای کابوسوار عظیمی خلق میکند و به طور روزافزونی موجب ظهور «مناطق افسارگسیخته ای» میگردد که از آن جمله امپراتوریهای ساقط شده (اتحاد جماهیر شوروی)، فروپاشی دولت-ملتهای رسمی (یوگسلاوی)، شهرهای غیرقابل اداره در جهان اول (لس آنجلس)، بیابانهای گسترده غیرقابل زیست (جنوب شرقی آفریقا) و کشورهای تحت سلطه سرمایهداری مواد مخدر (کلمبیا و...)، از بقیه برجستهترند. ویژگی ممیزه این مناطق افسارگسیخته، فروپاشی جامعه مدنی، نقص روند تمدن زدایی و فرار به «مناطق آرام» برای آن دسته از شهروندانی است که توان یافتن جای پا در آن مناطق را دارند. این مناطق آرام، دارای امنیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هستند و اغلب مرزهایی مستحکم، آنها را از مناطق افسارگسیخته جدا میسازد. تلویزیون و گستره عمومی (ص۱۳۴)، نوشته پیتر دالگرن، ترجمه مهدی شفقتی، انتشارات سروش.